تاكنون درخصوص انديشه سياسي در اسلام، نگرشهاي متفاوتي شكل گرفته است. برخي از مستشرقان، اسلام اوليه را عاري از سياست دانسته و بر اين باورند كه اسلام در پي تحولاتي كه پس از هجرت نبوي رخ داد، سيري تكاملي به خود گرفت و وارد عرصه سياست شد. معدود انديشمندان معاصر عرب نيز چنين ميانديشند. گروهي ديگر، منعكس نشدن انديشه سياسي در دوره مكي را ناشي از فراهم نبودن شرايط ميدانند و نه سياسي نبودن اسلام در آن عهد.
نوآوري اثر حاضر در استدلال نويسنده بر اين امر است كه انديشه سياسي در اسلام، بخشي از آموزههاي نخستين اسلامي است و پيامبر گرامي براي تحقق آن، درصدد تأسيس حكومتي در مكه برآمد.