بخشي از علم را نظريه ها تشكيل مي دهند. نظريه ها ديدگاه هاي كلان و فراگيري هستند كه با در اختيار داشتن فرازهاي حساس و جايگاه هاي مهم علم، بخش هاي ديگر آن را تحت تأثير قرار مي دهند.
يكي از ويژگي هاي انديشه ورزي فقهي و اصولي معاصر، رفتن به سمت افزايش و گسترش نظريه ها و برداشتن گام هايي سنگين و آهنگين در اين مسير است. يكي از آن ها نظريه حق الطاعه است كه در ادبيات معاصر اصولي همراه با شكل دهي به نكته هايي فني و زاويه هايي تخصصي در اطراف آن با قلم باطراوت و پرعمق شخصيت والامقام عرصه اصول، شهيد صدر به سامان رسيده است.
در اين كتاب به تبيين اين نظريه پرداخته و سعي شده است اشكال هاي مطرح شده درباره آن، نقد و بررسي شود.